شخصی به محضر امام مجتبی آن ولی بزرگ خدا میرسد و خواسته ای سنگین را مطرح میکند.امام که موجودی خود را با مطلوب او مطابق نمیبیند،چنین لب به عذرخواهی میگشاید:
«حق درخواست و وجوب شناخت حق تو در نظرم بزرگ است،ولی از بخششی که شایسته آن هستی دستم کوتاه و هرچه که انفاق بزرگ باشد در پیشگاه پروردگار اندک است و ناچیز،اگر آنچه در حد امکان ماست بپذیری و از آنچه که در حق واجب تو ادا میکنیم غمگین و آزرده خاطر نشوی و به آن بسنده کنی حاجت تو را روا میکنم.»
آن شخص که گویا خود را در مقابل بدهکار و وام داری شرمنده از تاخیر بدهی خویش می یابد،با یک دنیا احساس به محضر آن کریم عرض میکند:
«ای پسر پیامبر،اندک را میپذیرم و بر آن سپاس میگذارم و حتی اگر چیزی هم مرحمت نکنی عذر شما را میپذیرم.»
آنگاه امام به مسئول امور مالی خویش فرمود:
« پنجاه هزار درهم و پانصد دینار که موجود است بیاور و سپس دو کارگر را برای حمل آن مال سنگین خواست و نیز عبای مبارک خود را بعنوان مزد آن کارگران اهدا نمود.»
وقتی که اطرافیان عرض کردند: دیگر برای ما درهم و دیناری نمانده است ،فرمود:
«میدانم ،ولی میخواهم نزد خداوند پاداش بزرگی داشته باشم.»
پیامبر، نعمتهای الهی را گرچه ظریف و کم بود ،بزرگ میشمرد و هرگز مذمت نمیکرد.
برای مسائل مادی و دنیوی عصبانی نمیشد.
خنده او تبسم بود نه قهقهه.
بزرگ هر قومی را احترام میکرد.
هنگامیکه وارد جمعیتی میشد،محل نشستن خود را آخرین نقطه مجلس قرار میداد(نه از روی دوش مردم پا بر میداشت و نه مردم را آزار میداد.)
طوری برخورد میکرد که هرکسی خیال میکرد محبوبترین فرد نزد پیامبر،خودِ اوست.
هرکس از او حاجتی میخواست ،یا آنرا انجام میداد و یا با زبان خوش آنرا رد میکرد.
برای مردم پدر بود و همه نزد او مساوی بودند.
مجلس او مجلس حلم و حیا و صدق و امانت بود و در آن مجلس صداها بلند نمیشد.
پیران را احترام میکرد و کودکان را مورد محبت و ترحم قرار میداد.
زمانى كه ابليس دچار لعنت خدا شد ، از خداوند براى بقايش تا روز قيامت مهلت خواست ، به او مهلت دادند ،
از او سؤال شد : اين مهلت گسترده را براى چه مى خواهى ؟
جواب داد : خداوندا ! به عزّتت از كنار بنده ات نمى روم ، تا جان از بدنش بيرون رود ،
خطاب رسيد : به عزّت و جلالم قسم ، درِ توبه را به روى بنده ام تا فرا رسيدن مرگش نمى بندم.
فرداے روزے که دشمטּ بعثے خرمشهر رو گرفت،
جسد بے جاטּ و عریاטּ دختر خرمشهرے رو به تیرک بلندے بستند و اونطرف کاروטּ مقابل چشҐ هاے رزمنده هاے ایرانے گذاشتند.
رگ غیرت رزمنده هاے دلیر ایرانے به جوش میاد و تک آورهاے نیروے زمینے ارتش سه تا شهید مے دهند تا بلاخره جسد اوטּ دختر رو پاییטּ میارند و بخاک مے سپارند.
بله درست خوندین، سه شهید براے
جسد
یک دختر
مسلماטּ
ایرانی.
و حالا بعد از گذر ایاҐ آטּ عده اے که از صدقه سرے همیטּ شهدا بر صندلے هاے نرҐ جمهورے اسلامے تکیه زده اند بر طبل بے غیرتے مے کوبند.
درسته که امروز به لطف امنیتے که شهدا براے ما به ارمغاטּ آورده اند بیگانگاטּ اجازه دست درازے به ناموس ما را ندارند اما از صدقه سرے بعضے از مسئولیטּ هر روز دشمناטּ بیگانه با پوشاندטּ لباس هایے زننده ناموس مارا براے چشҐ هاے کل دنیا عریاטּ مے کنند...
اگر تربیت " غلط " به تو آموخت که
غیرت داشتن دخالت کردن است و حیا زن را در صندوق نگه داشتن!
شهید مطهری به من گفت:
غیرت، عشق مرد به ناموسش است ؛
و حیا، احترام زن به خودش...!!!
.
.
اگر تربیت " غلط " به تو آموخت
که مرد میتواند زنش را بزند !
اسلام من به من آموخت که زن ریحانه است
و مرد وظیفه دارد تمام اسباب راحتی و آسایشش را فراهم کند...!!!
.
.
اگر تربیت " غلط "به تو گفت که
زن عقلش نصف مرد است و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد...؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من گفت :
که زن احساسات و عواطفش دوبرابر مرد است و از این رو
ممکن است در شهادت دادن دچار تزلزل شود...!!!
.
.
اگر تربیت " غلط " به تو گفت
که دیه زن نصف دیه ی مرد است
چون ارزشش کمتر از مرد است...؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که :
اگر من کشته شوم برای اینکه مادرت در آسایش تو را بزرگ کند
دیه ی من بیشتر است....!!!
.
.
« خباب بن اَرَت »_ که از مجاهدان راستین صدر اسلام بود _ خدمت پیامبر از آزار مشرکان شکایت کرد.
حضرت فرمود:؟« امتهایی که پیش از شما بودند ،با انواع بلا ها شکنجه میشدند ،تا آنجا که ارّه بر سر بعضی از آنها میگذاردند و آنها را به دو پاره تقسیم میکردند... ولی این امر هرگز آنها را زا دینشان منصرف نمیکرد.»
در روایتی از معصومین آمده است که بلاو سختی مانند نعمتی است که خدا به بندۀ مومنش میدهد ؛ زیرا هر چه سختی و گرفتاری مومن بیشتر باشد،توکل و تضرع او به خدا بیشتر میگردد و او به خدا نزدیک میشود.
در روایتی از پیامبر میخوانیم: « بلا و سختی فراوان ،اجر و پاداش فراوان بدنبال خواهد داشت.پس وقتی که خداوند بنده ای را دوست داشته باشد،او را به مشکلات فراوانی مبتلا میکند.پس اگر کسی از خدا راضی باشد ،خدا نیز از او راضی خواهد بود و اگر کسی از خدا خشمین گردد ،خدا نیز از او خشمگین میگردد.»
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نيمه شب بيدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خيلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو یا االله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشيده ای تيمم کن و بگو یا االله
شب برایت حساب می کنيم بنده: اعتنایی نمی کند و می خوابد
خدا: ملائکه ی من! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است
چيزی به اذان صبح نمانده او را بيدار کنيد دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بيدار کردیم ،اما باز خوابيد
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویيد پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بيدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بيدار شو
نماز صبحت قضا می شود خورشيد از مشرق سر بر می آورد
ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…
❤️بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان
گوش فرا ميدهم که انگار همين یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری .........❤️
در روایتی دیگر از آن حضرت میخوانیم:
« آگاه باشید!همانا گناهان چون مرکبهای بدرفتارند که سواران خود (گناهکاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ می اندازند.آگاه باشید!همانا تقوی همچون مرکبهای فرمان برداری است که سواران خود را عنان بر دست ،وارد بهشت جاویدان میکنند.»
از امام صادق عليه السّلام روايت شده
صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار كار نيك برابر است
و هزار گناه را پاك میكند
و مقام انسان را هزار درجه بالا میبرد
و مستحب است
كه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستند.
احمد حنبل، مرجع تقلید کل وهابیان جهان در صفحه 111 جلد یکم کتاب مسند مینویسد که پیامبر اکرم(ص) خطاب به مردم فرمودند «هر کسی قصد دیدن تمام علم حضرت آدم، فهم حضرت نوح، مناجات بی واسطه موسی، وقار و عظمت و آرامش عیسی و تمامیت وجود جمال و کمالش را ببیند، به این مرد (امیرالمؤمنین) بنگرد».
از بزرگی نقل شده است که برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود:« ارزش واقعی انسان به چیست»
برای سنجش ارزش بسیاری از چیزها معیار خاصی داریم مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است.
اما معیار ارزش انسانها در چیست
هر کدام از جامعه شناسان سخنانی گفتند هنگامیکه نوبت بنده رسید ،گفتم :« اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد؟»
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است ،درواقع ارزش وی به همان میزان است.اما کسی که عشقش خداست ارزشش به اندازه خداست.
من این مطلب را گفتم و پایین آمدم همه وقتی سخنان مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامیکه تشویق آنها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم :عزیزان این کلام از من نبوده بلکه از شخصی به نام علی (ع) است.
آن حضرت در نهج البلاغه میفرماید:« ارزش هر انسانی به اندازه چیزیست که دوست میدارد.»
وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمومنین از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را برزبان جاری کردند.
حضرت علامه در ادامه میگفتند:« عشق حلال به این است که انسان مثلا عاشق پنجاه میلیون تومان باشد .» حال اگر به انسان بگویند :
« آی پنجاه میلیونی ⁉️»
چقدر بدش می آید؟ در واقع میفهمد که این حرف توهین در حق اوست.
حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد،ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی ارزش است.
این کلام از علامه محمد تقی جعفری نقل به مضمون است.
از روایات چنین استفاده میشود که در آغاز نزول حکم روزه ،مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه غذا بخورند؛ چنانکه اگر کسی در شب بخواب میرفت و سپس بیدار میشد،خوردن و آشامیدن بر او حرام بود.همچنین آن زمان،آمیزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقا تحریم شده بود.شاید این حکم،آزمایشی برای مسلمانان و وسیله ای برای آماده کردن آنها برای پذیرش احکام روزه بود .
یکی از یاران پیامبر(ص) بنام " خوات بن جبیر" که پیرمرد ضعیفی بود با حال ناتوانی روزه میداشت و روزها در حفر خندق همراه پیامبر و دیگر مسلمانها شرکت میکرد.در یکی از روزها هنگام افطار وارد خانه شد ،همسرش رفت برای او غذایی حاضر کند که او از شدت خستگی بخواب رفت .وقتی بیدار شد،گفت : من دیگر حق افطار ندارم و با همان حال شب را سپری کرد.صبح در حالیکه روزه دار بود برای حفر خندق حاضر شد بواسطه ضعف و گرسنگی مفرط ،بیهوش به زمین افتاد.پیامبر بالای سرش آمد و از مشاهده حال او متاثر گشت.
از طرف دیگر برخی از جوانان مسلمان نیز که قدرت مهار خویش را نداشتند،شبهای ماه رمضان با همسران خود آمیرش میکردند در این هنگام این آیه نازل شد و به مسلمانان اجازه داده شد که در شبهای ماه رمضان غذا بخورند و با همسران خود آمیزش داشته باشند.
خداوند در این آیه برای استجابت دعا یک شرط اساسی قرار داده و فرموده است:« هنگامیکه مرا بخوانند .»؛ یعنی باید دعای دعاکننده از دل او برآید و لقلقۀ زبانش نباشد.
از امام صادق (ع) روایت شده است:
«خداوند دعای قلب فراموش کار را مستجاب نمیکند.»
همچنین بنده در دعا کردن باید حاجت خود را حقیقتا از خدا بخواهد و دیگران را در کنار خدا ،حقیر و کوچک بشمارد و اگر چه مخلوقات را واسطه میشناسد، سررشته امور را به دست خدا بداند.
در حدیثی قدسی آمده است:
«هیچ مخلوقی بغیر از من تمسک نمیجوید مگر اینکه رشته اسباب آسمانها و زمین را بر او قطع میکنم.اگر از من چیزی بخواهد،به او چیزی نمیدهم و اگر مرا بخواند دعایش را مستجاب نمیکنم.وهیچ مخلوقی بمن تمسک نمیجوید مگر اینکه آسمانها و زمین را ضامن رزقش کنم ،اگر مرا بخواند اجابت میکنم و اگر حاجتی بخواهد،حاجتش را برمی آورم. و اگر از من طلب آمرزش کند او را می آمرزم.»
امام سجاد پس از قرائت آیه « وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» فرموده است:
ای امت پیامبر بدانید که قصاص برای شما و جامعه اسلامی موجب حیات وزندگی است؛ زیرا کسی که درصدد قتل دیگری است و بداند که قاتل را هم میکشند و او را قصاص میکنند ،قهرا از فکر شیطانی خود برمیگردد و از کشتن منصرف میشود.پس تشریح قصاص ،نخست باعث حیات کسی که مورد سوء قصد قرار گرفته و مانع قتل او میشود و ثانیا باعث حیات خود جانی است که اگر طرف را بکشد ،خودش هم قصاص و کشته میشود؛ولی از ترس قصاص دست به قتل نمیزند.ثالثا موجب حیات دیگران است و برای مردم و جامعه امنیت جانی به ارمغان می آورد؛زیرا وقتی که مردم دانستند که قصاص واجب است و حتما اجرا میگردد ،از ترس قصاص و کشته شدن ،به قتل دیگران جرات نخواهند کرد.
نکاتی درمورد آیه 180 سوره بقره
در حدیثی از پیامبر میخوانیم:
♦️سزاوار نیست برای شخص مسلمان که شب بخوابد مگر در حالیکه وصیت نامه اش زیر سرش باشد.♦️
در روایتی دیگر میخوانیم:
کسی که بدون وصیت از دنیا برود،مرگ او مرگ جهالیت است.❣
در روایتی از امام محمد باقر میخوانیم:
کسی که در وصیتش عدالت را رعایت کند،همانند این است که همان اموال را در حیات خود در راه خدا داده باشد و کسی که در وصیتش ظلم و تعدی کند،در روز قیامت ،خداوند عزوجل را ملاقات میکند درحالیکه خدا از او رو بگرداند.♦️
همانا وقتی مومنی با مومنی مصافحه میکند (با محبت دست میدهد) از هم جدا میشوند درحالیکه گناهی برآنان نیست. ❣❣❣❣❣❣
از جمله گناهانی که آمرزیده نمیشوند،این سخن شخص است که بگوید ای کاش جز به سبب این گناه کیفر داده نشوم(شرح : این سخن دلیل بر کوچک شمردن گناه است که خود،گناه کبیره است.)
❣❣❣❣❣❣ مردم دو نوع هستند ،مومن و جاهل.پس مومن را اذیت نکن و جاهل را در جهالتش همراهی مکن که مانند او خواهی شد.
❣❣❣❣❣❣ سه خصلت است که همه یا یکی از آنها در هر کس باشد، روز قیامت که هیچ سایه ای جز سایه خدا نیست،در سایه عرش خدا قرار میگیرد.
1.کسی که آنچه را که مردم از او بخواهند عطا کند.
2.کسی که قدمی پیش و پس نکند مگر اینکه بداند خداوند را در این کار خشنودی یا خشم است.
3.کسی که بر برادر مسلمانش عیبی نگیرد مگر اینکه آنرا از خودش برطرف سازد و از خودش عیبی را برطرف نمیسازد مگر اینکه عیب دیگری برای او آشکار میشود و کافیست انسان بجای عیب دیگران به عیب خود مشغول باشد.
❣❣❣❣❣❣ سه چیز پشت را میشکند.کسی که عمل خیر خود را بسیار بداند و گناهانش را از یاد برد و در رای خود خودبین باشد.
عقل نعمتی است که انسان با آن درستی و نادرستی ،حق و باطل،راست و دروغ و ...را از هم تشخیص میدهدو با آن هدایت میشود و علامت آن،پیروی از حق و اصرار نورزیدن بر باطل است.
پیامبر فرمود: «مصیبتی که از ناحیه حماقت احمق حاصل میشود،بدتر از سرکشی فاجران است.خداوند ،فردای قیامت،تمام بندگان را به مقدار عقل وخرد آنها بالا میبرد و آنها بر این اساس بخدا نزدیک میشوند.»
امام صادق درمورد عقل فرمود: «عقل چیزیست که با آن خدا پرستیده شود و بهشت ره آورد آن باشد.» روای پرسید: پس آنچه معاویه داشت چیست؟حضرت فرمود:
«آن زیرکی و شیطنت است که شبیه عقل است،اما عقل نیست.»
نکاتی درمورد آیه 167 سوره بقره
ذیل این جمله که میفرماید:
«اینچنین خداوند اعمالشان را برایشان بصورت حسرتها مجسم میکند.» از امام صادق روایت شده است:
«این همان مردیست که مالش را رها کرده و آنرا از روی بخل در طاعت خدا خرج نمیکند.سپس میمیرد و آنرا برای کسی بجا میگذارد که بطاعت خدا یا نافرمانی اش مشغول است.پس اگر(وارث) با آن مال بطاعت خدا مشغول شود،او (درقیامت،ثواب) آن عمل را در ترازوی دیگری میبیند ،پس حسرت میخورد؛زیرا آن (ثواب،نتیجه) مال او بوده است و اگر (وارث) آن مال را در نافرمانی خدا خرج کند،(بازهم حسرت میخورد؛چرا که) او با آن مال،وارث را در نافرمانی خدا تقویت کرده است.»روشن است که این آیه در صدد بیان یکی از حسرتهایی است که نافرمانان و گناهکاران در قیامت خواهند خورد و معنای آیه به این حدیث محدود نمیشود.
عارفی را پرسیدند :
زندگی به '' جبر '' است یا به '' اختیار '' ؟
پاسخ داد :
امروز را به '' اختیار '' است...
تا چه بکارم ...
اما
فردا ''جبر '' است... چرا که به '' اجبار '' باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به ''اختیار'' کاشته ام
درباره ارزش صبر بر مصیبت،از امام صادق (ع) روایت شده که پیامبر فرمود: «خداوند میفرماید من دنیا را بین بندگانم بعنوان قرض قرار دادم ،پس هرکس از دنیا چیزی بمن قرض دهد(یعنی در راه خدا انفاق کند) در برابر هریک ده تا هفتصد برابر پاداش میدهم.و کسی که از آن بمن قرض ندهد و من بااجبار چیزی از او بگیرم،دربرابر آن سه چیز به او میدهم که اگر یکی از آن سه را بفرشتگانم میدادم ،ازمن راضی میشدند:
صلوات و درود خداوند،رحمت الهی و هدایت الهی»
سپس امام صادق فرمود: این سه پاداش برای آنهاییست که خدا چیزی را به اجبار از آنها گرفته باشد.
نکاتی درمورد آیه 160 سوره بقره
بجز این آیه در هیچ جای قرآن خداوند درباره توبه از زبان خود سخن نگفته و این نشاندهنده لطف خدا بکسی است که توبه کرده و گذشته خود را اصلاح کرده.
در روایتی از امام باقر(ع) میخوانیم: «خوشحالی خداوند از توبه بنده اش بیشتر از خوشحالی کسی است که در شب تاریکی ،زادو توشه اش را گم کرده بوده و آنرا پیدا کرده.»
« پس از آنکه پیامبر (ص) مدت سیزده سال در مکه و هفت ماه پس از هجرت بمدینه ،بسمت بیت المقدس نماز خواند،قبله بطرف مکه تغییر پیداکرد.این بدان سبب بود که یهودیان برپیامبر طعنه میزدند و میگفتند : تو پیرو ماهستی و بسمت قبله ما نماز میخوانی.پیامبر از سخن آنها بشدت غمگین شد و در نیمه شبی از خانه بیرون رفت و بسوی آفاق آسمان چشم دوخت و در آن حال منتظر فرمان الهی درباره وضعیت قبله و طعنه های دشمنان بود.روز بعد ،پیامبر هنگام ظهر در مسجد بنی سالم حاضر شد.دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بود که حضرت جبرئیل نازل شد و دوبازوی پیامبر را گرفت و ایشان را بسمت کعبه تغییر جهت داد و این آیه را بر پیامبر نازل کرد:« نگاههای انتظار آمیز تو را بسوی آسمان میبینیم ،اکنون تو را بسوی قبله ای که از آن خشنود باشی،بازمیگردانیم پس روی خود را بسوی مسجدالحرام کن.»(144بقره)
مهمترین عامل قبولی عمل:
اخلاص،یعنی پاک کردن چیزی از هرچه که غیر آن باشد.اخلاص در قرآن بدین معناست که بنده چیزی یا کسی را در بندگی و عبادت خداوند شریک قرارندهد و پرستش و خضوع او فقط برای جلب رضایت خدا باشد.
از امام صادق (ع) روایت شده:
«پروردگار شما مهربان است و( عمل ) کم را قبول میکند.بنده خداوند ، دورکعت نماز را فقط برای رضای خدا میخواند و خدا او را بخاطر همان دو رکعت وارد بهشت میکند.»
از پیامبر اکرم روایت شده:
« پروردگارتان فرموده: من شریک خوبی هستم .هرکسی در کارش احدی از مخلوقات مرا با من شریک قرار دهد ،همه آن کار را برای آن شریک قرار میدهمِ؛زیرا من هیچ عملی را قبول نمیکنم،مگرآنکه برای من خالص و پاک باشد.»
[به یاد آرید] زمانی که پروردگارش به او گفت: تسلیم باش! گفت: تسلیم پروردگار جهانیان شدم«131»
اسلام و تسلیم هردو بدین معناهستند که کسی و چیزی مطیع دیگری باشد و هرگز او را نافرمانی نکند.در این آیه و مانند آن،اسلام یعنی تسلیم مطلق بودن در برابر دستورات الهی و آنچه از خدارسیده است.
تسلیم خدا بودن در اجرای مقررات و دستورات الهی، درجات متفاوتی دارد.
پایین ترین درجه اسلام ،اقرار زبانی به یگانگی خداوند و دیگر معارف الهی ست که آنرا شهادتین مینامیم.
بی شک مقصود از اسلام حضرت ابراهیم ،این مرتبه از اسلام نیست؛بلکه تسلیم شدن در برابر خدا بدین صورت است که بنده ،خود را مالک هیچ چیز نداند و خدارا مالک حقیقی همه اشیا از جمله وجود خود شناسد.دراین صورت،خواست خدا ،خواست او خواهد شد و تمام تلاشش بدست آوردن رضای خداوند میشود.
✿
مقام معظم رهبری:
اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم!
رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست،
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را
به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید!
این فرصت فوق العاده ای است؛
مبادا این فرصت را ضایع کنید !
اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد!
1391/7/20
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی"
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
تنها و تنها خــــــداست که می ماند